Tuesday, January 23, 2007

 

دوستي



حال ايستاده ايم
پشت به پشت
به بالاي بلنداي آن پشته خاكي

ماييم
و يكي تو
مبهوت برهوت آستان آسمان و خاك
و يكي من
خيره به خنكاي خواب آلود دم صبح

آفتاب كه سر بزند
تو در دور دست دستانت
هياهويي تازه مي فشاري
و من پشت به پشت كوله اي خالي
سرازير جاده آمده ام
از بالاي بلنداي آن پشته خاكي


شهريور 82

This page is powered by Blogger. Isn't yours?